به گزارش خبرگزاری «حوزه»، با تدبیر مقام معظم رهبری سال 1397 به سال حمایت از کالای ایرانی نامگذاری شد هفته نامه افق حوزه در تبیین این کلام رهبری در گفتوگو با آیتالله سیداحمد خاتمی از اساتید خارج فقه و اصول حوزه علمیه، عضو شورایعالی حوزههای علمیه و عضو هیئترئیسه مجلس خبرگان رهبری به واکاوی برخی از ابعاد این اقدام حکیمانه رهبر انقلاب پرداخته است .
• ابتکار نامگذاری سالها، سکویی برای حل بخشی از مشکلات کشور
قبلاً در تقویمهای ملی نامگذاری سالها به نام حیوانات وجود داشت که نامگذاریهای نجومی بود و هیچ تأثیری بر رشد و تعالی فرهنگ جامعه نداشت. اما مقام معظم رهبری از نامگذاری سالها بهعنوان سکویی برای حل بخشی از مشکلات کشور استفاده کردند. نامگذاری سالها چند مرحله دارد. مرحله اول، شناخت دردهای کشور است تا بدانیم در کدام عرصهها چه بیماریهایی وجود دارد، مرحله دوم شناسایی درمان این دردها و مرحله سوم انتخاب نام مناسب برای درمان این درد است که همه این مراحل با فعالیتهای کارشناسی همراه است. مقام معظم رهبری بهعنوان کارشناس برتر که کشور و مشکلات آن را میشناسند اقدام به نامگذاری سالها میکنند؛ البته ممکن است برخی بگویند این نامگذاریها صرف شعار است، در صورتی که اینگونه نیست بلکه از رهگذر این نامگذاریها اقداماتی هم صورت میگیرد که با شدت و ضعف همراه است، گاهی کارهایی انجام میگیرد که در خور تجلیل است و گاهی اینگونه نیست. اما مسئله مهم این است که نباید این نامگذاریها شعاری برگزار شود و صرفاً بنری نصب کنیم و تیتر یادداشتها، ابلاغیهها و بخشنامهها، سال حمایت از کالای ایرانی باشد و هیچ اقدام اثرگذاری نشود؛ آنچه مهم است به عمل درآمدن این شعارهاست.
• اقتصاد و فرهنگ دو جبهه مهم نبرد با دشمنان انقلاب اسلامی
بیماری کشور در عرصه اقتصاد مزمن است که دشمن از این روزنه برای ضربه زدن به نظام استفاده میکند، در حال حاضر دشمن در دو عرصه بزرگ برای نبرد متمرکز شده است، یکی در عرصه اقتصاد و دیگری در عرصه فرهنگ.
در عرصه اقتصاد؛ تحریمها گامی در این مسیر هستند، تحریمهایی که رئیسجمهور سابق آمریکا آن را بینظیرترین تحریمهای صد سال اخیر معرفی کرد، تحریم اقتصادی با هدف ضربه زدن به اقتصاد کشور و جدا کردن مردم از انقلاب طراحی شدهاند، همانطور که میدانیم سرمایه این انقلاب مردم هستند، اگر مردم را داشته باشیم انقلاب هست و اگر خدای ناکرده مردم بروند انقلاب رفته است، دشمنان در این عرصه وارد شدند و هر چقدر توانستند شیطنت کردند و میکنند، بیتالغزل مقام معظم رهبری در این عرصه، اقتصاد مقاومتی است که درمان این درد میباشد و در این عرصه تولید کالای ایرانی ستون فقرات اقتصاد مقاومتی است.
• روی آوردن به کالای ایرانی باید تبدیل به یک گفتمان غالب شود
اگر تولید در کشور ما جان بگیرد درد اقتصاد مداوا میشود. مقام معظم رهبری میفرمایند: مردم برای خرید کالای ایرانی تعصب داشته باشند، باید روی آوردن به کالای ایرانی تبدیل به یک گفتمان غالب شود، وقتی چیزی گفتمان شود ماندگار خواهد شد، مانند عزاداری سیدالشهدا که تبدیل به یک گفتمان شده است، گفتمانی که اگر کسی به آن ورود نکند احساس کمبود میکند، میبینیم که محرم عزاداریهای باشکوه برگزار میشود پس هر چیزی که تبدیل به گفتمان شد ماندگار است، لذا سخن قرآن هم در باب عدالت اجتماعی این است که باید خود مردم اقامهکننده عدالت اجتماعی باشند «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»، (حدید/25) نه اینکه انبیا مردم را وادار به عدالت اجتماعی کنند «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» یعنی باید عدالت اجتماعی تبدیل به یک گفتمان بشود که در این صورت این مهم تحقق پیدا خواهد کرد، اینکه مقام معظم رهبری فرمودند: جوانها اگر همانقدر که به فلان تیم فوتبال تعصب دارند، نسبت به تولید داخلی تعصب داشته باشند، بسیاری از مشکلات ما حل خواهد شد نشان از اهمیت این مطلب در تحقق اقتصاد مقاومتی دارد.
پس این نامگذاریها ستودنی است و عمل به این شعار، بخش زیادی از بیماری اقتصاد کشور را حل خواهد کرد.
در این عرصه چه کارهایی باید صورت گیرد تا این حمایت شکل بگیرد؟
الف) تولید فاخر: اگر تولید داخلی فاخر و قابل رقابت با مشابه خارجی باشد نیاز به تشویق ندارد و خود مردم به سراغ کالای ایرانی خواهند رفت، نقطه مقابلش این است که بگویند اگر کالای ارزان میخواهید کالای ایرانی هست اما فقط مدت کوتاهی برای شما کار خواهد کرد و اگر میخواهید کالایی برایتان دوام داشته باشد کالای خارجی تهیه کنید که نباید اینگونه باشد.
ب) عمل به این شعار از طرف مسئولین: در ابتدای سال بخشنامه شد که زیرمجموعههای نظام، دولت، قوه قضائیه و قوه مقننه در عمل به این شعار اصرار داشته باشند و بهعنوان نمونه اگر میتوانند در محل کارشان از کالاهای ایرانی استفاده کنند.
ج) ممنوعیت واردات مشابه کالاهایی که در ایران تولید میشود: نباید مشابه خارجی کالایی که در داخل تولید میشود وارد کشور شود.
د ـ مقابله جدی با ورود کالای قاچاق: مسئولین اجازه ندهند که کالای قاچاق از گمرک عبور کند، اینکه کالای قاچاق از گمرک عبور کند و آن را در مغازهها جمع کنند مبارزه با معلول است، مبارزه با معلول جواب نمیدهد بلکه مبارزه با علت باید صورت گیرد، نباید اجازه داد که کالای قاچاق وارد کشور شود، کسی که کالای قاچاق را بهصورت انبوه و غیر قانونی وارد کشور میکند باید او و همه همدستانش بهعنوان مفسد اقتصادی معرفی شود؛ باید به این باور برسیم که کالای قاچاق سم اقتصاد کشور است و خروجی آن تعطیل شدن کارخانهها و تولید میشود. بیکاری و دهها عارضه سخت دیگر بهوجود خواهد آمد. اینها مسائلی است که باید انجام گیرد تا ما شاهد تحقق این شعار باشیم.
• قاعده نفی سبیل، مبنای فقهی حمایت از کالای ایرانی
مبنای فقهی این کلام قاعده نفی سبیل است که میگوید «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً»، (نساء/141) نباید زمینه برای سلطه بیگانگان فراهم شود، بیتردید امروز یکی از راههای سلطه بیگانگان بر کشور از طریق مسائل اقتصادی است، برای بستن راه بر سلطه بیگانگان باید در این عرصه تلاش کرد که یک راه آن ترغیب به خرید کالای ایرانی است. در آستانه مهاجرت علمای تهران به قم که به (مهاجرت کبری)، معروف است آیتالله فشارکی و 12 نفر از علمای طراز اول آن زمان اعلامیه پنج مادهای منتشر کردند که در روزنامه حبل المتین کلکته، سال ۱۴، ش19، 2جمادیالثانی ۱۳۲۴ منتشر شده و در یک بند آن بیانیه آمده است که ما خدام شریعت متعهد میشویم از این به بعد کاغذهایی که غیرایرانی هستند را ممهور نکنیم، اگر میتی را به غیرپارچه ایرانی کفن کنند ما بر او نماز نمیخوانیم، ما فقط بر مردههایی نماز میخوانیم که کفن آنها از پارچه ایرانی باشد، متعهد میشویم که لباس ما منسوج ایرانی باشد، تابعین ما کذلک، ملاحظه بفرمایید که این بیانیه مربوط به سال 1285 بوده و اکنون سال 1439 است، بیش از صد سال گذشته، غیرت دینی برای اقتدار کشور شیعه به این صورت خودش را نشان داده است، پس اگر عزت ایران و سربلندی امالقرای تشیع را میخواهیم یکی از رهگذرهای این عزت، حمایت از کالای ایرانی است.
• جایگاه مراجع تقلید در حمایت از کالای ایرانی
آن چیزی که از علما انتظار میرود تبیین این مسئله است، زمانی حکومت در اختیار دیگران بود و در اختیار دین نبود، الحمدلله افتخار ما این است که بعد از انقلاب حکومت در اختیار دین قرار گرفته است، انتظار از رسانه ملی و نه تنها مسئول محترم رسانه ملی بلکه تمام برنامهسازها، کارگردانها و تمام کسانی که در این عرصه تأثیرگذار هستند این است که با انگیزه به تبیین این مسئله بپردازند، تبیین بهگونهای که بنده طلبه سخنرانی کنم و سخنرانی من را پخش کنند، این یک راه است، اما مهمتر از این، برنامهسازی و ساخت فیلمهای کوتاه و بلند تلویزیونی است. کارشناسان متخصصی را برای تبیین منطقی این موضوع استخدام کنند، به این کار تبیین میگویند، اگر بخواهیم این شعار جا بیفتد نباید بهصورت مقطعی حرکت کنیم، باید بهگونهای تبیین شود که تبدیل به باور مردم بشود و در این عرصه علما، کارشناسان متخصص با انگیزه میتوانند تأثیرگذار باشند، بنده معتقد هستم حتی در برنامههایی که برای کودکان پخش میشود باید این فرهنگ با زبان مناسب تبیین شود.